روزنامه رای الیوم نوشت کشورهای عضو ائتلاف بین المللی علیه داعش از پیامد کارشان می ترسند. چون همه کشورهای شرکت کننده در این نشست ها و کنفرانس ها از اینکه نقش فعال و کارآمدی در این جنگ داشته باشند فرار می کنند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر روزنامه رای الیوم چاپ لندن در مقاله امروز خود در اینترنت با عنوان «کنفرانس ترسوها» به قلم عبد الباری عطوان نوشت نشست ها و کنفرانس ها برای بررسی نحوه تشکیل ائتلاف بی المللی علیه گروه «دولت اسلامی» ادامه دارد. تلاشهایی که در این خصوص صورت می گیرد یادآور اقدامات گروه «دوستان سوریه» و گروه «دوستان لیبی» است. چون این دو گروه لیبی و سوریه را به درگیریها و آشوبهای مسلحانه و تجزیه و جنگهای داخلی کشاندند و معلوم نیست که آیا گروه «دوستان عراق و سوریه» بهتر عمل خواهد کرد یا نه.

نویسنده می افزاید دیروز، وزیران امورخارجه سی کشور که اکثرشان عربی و اروپایی بودند نشستی برگزار کردند تا درباره اقدامات نظامی و تقسیم نقشها در جنگ قریب الوقوع علیه دولت اسلامی گفتگو کنند. بهتر است این نشست را ائتلاف «کشورهای وحشت زده» و یا «کشورهای مردد» توصیف کرد چون همه  کشورهای شرکت کننده در این نشست ها و کنفرانس ها از اینکه نقش فعال و کارآمدی در این جنگ داشته باشند فرار می کنند. علت این فرار یا ترس و واهمه از انتقام  گروه داعش به رهبری ابوبکر بغدادی و یا اعتماد نداشتن به این ائتلاف و کشورهای شرکت کننده در آن و یا ترس از نتایج این جنگ و ناآشنائی آشکار آمریکا به منطقه و بافت اجتماعی، ‌سیاسی و مذهبی آن است.

به عقیده نویسنده اکنون ناآشنائی آمریکائیها با منطقه ‌برملا شده است چون دستگاه اطلاعات آمریکا «سیا» در گزارشی رسمی اعلام کرد در ارزیابی شمار جنگجویان گروه داعش اشتباه کرده است و تعداد آنها سی هزار نفر است نه ده هزار نفر. ما مطمئن هستیم دستگاه اطلاعات آمریکا این بار هم همچون گذشته اشتباه کرده است چون طبق اطلاعات ما (نویسنده مقاله) و اظهارات منابع موثق شمار آنها بیش از صد هزار نفر است و تعداد آنها در سه ماه آینده افزایش خواهد یافت چون بعد از اعلام تشکیل ائتلاف بین المللی علیه«دولت اسلامی» و آغاز حملات هوائی آمریکا ،‌ صدها نفر از جنگجویان گروههای مسلح اسلامی مستقر در خاک سوریه همچون گروه احرار الشام ،‌ جبهه اسلامی ،‌جیش الاسلامی و حتی جبهه النصره در حال جدا شدن از گروه خود و پیوستن به «داعش» هستند.

ائتلاف ضد داعش در پاریس

نویسنده تصریح می کند موضعگیری برخی مراجع مذهبی گروههای جهادی همچون شیخ ابو محمد المقدسی هم به افزایش شمار نیروهای داعش کمک کرده است چون او تاکید کرده است به هیچ عنوان از این ائتلاف بین المللی حمایت نخواهد کرد . نویسنده در ادامه این سوال را مطرح می کند که ائتلاف جدید آمریکا برای مبارزه با دولت اسلامی چگونه می تواند بدون مشارکت دو کشور منطقه ای یعنی ایران و ترکیه نتیجه بدهد؟

ترکیه اعلام کرده است برای همکاری با این ائتلاف نیرویی اعزام نخواهد کرد و به هواپیماهای آمریکایی و غربی اجازه نخواهد داد برای حمله به گروه دولت اسلامی از پایگاه هوائی «اینجرلیک» استفاده کنند. در ایران هم ، آیت الله علی خامنه ای رهبر معظم اعلام کرد «کشورش با درخواست همکاری آمریکائی ها برای مبارزه با «دولت اسلامی» مخالفت کرده است چون دستان آمریکائی ها آلوده است».

مشخص است که آمریکائیها هم اکنون به وحشت افتاده اند چون تاکید کرده اند تنها بعد از محقق شدن سه قضیه ، جنگ تمام عیارعلیه دولت اسلامی را به راه خواهند انداخت اول،‌ آموزش شورشیان سوریه و دادن سلاح به آنها در پایگاههای نظامی عربستان و اردن. دوم آماده سازی ارتش عراق طبق اصول نظامی جدید تا نقش مهمتری در جنگ زمینی علیه دولت اسلامی ایفا کنند. سوم  دادن سلاح به نیروهای کرد عراق و آموزش آنها به دست کارشناسان آمریکائی، ‌فرانسوی و انگلیسی تا توان نظامی کردها افزایش یابد و بتوانند دژی برای حمایت از مناطق خودگردان کردنشین تشکیل دهند.

اگر قرار باشد ما منتظر بمانیم تا گروههای شورشی سوریه در عربستان آموزش ببینند و ارتش عراق در بغداد آماده شود و نیروهای پیشمرگ مسلح شوند تا زمینه برای اجرای عملیات نظامی تمام عیار فراهم شود در این صورت گروه دولت اسلامی مطمئن خواهد شد که این حمله تا چند ماه دیگر و حتی تا چند سال دیگر صورت نخواهد گرفت. از سوی دیگر این سوال مطرح است که آمریکا چند بار قرار است ارتش عراق را آموزش دهد؟ آیا ده سال برای آموزش و مجهز کردن ارتش عراق که حداقل بیش از بیست و پنج میلیارد دلار برای بغداد هزینه داشته کافی نبوده است ولی نتیجه این ده سال آموزش و تجهیز چه بود؟  این بود که سی هزار نفر از نیروهای زبده عراقی با شلیک اولین گلوله گروه دولت اسلامی در موصل پا به فرار گذاشتند. نویسنده در خصوص آموزش شورشیان سوریه هم می نویسد اینکه قرار است این شورشیان در پایگاههای نظامی عربستان آموزش ببینند این سوال را مطرح می کند که آیا مربیان عربستانی با کفایت تر از  مربیان اردنی و آمریکائی هستند که شورشیان سوریه را در سه سال گذشته آموزش داده اند و نتیجه این آموزشها هم متلاشی شدن این شورشیان در مقابله با گروه دولت اسلامی در رقه ، دیرالزور، ‌ادلب، ‌اعزاز و برخی مناطق در حومه حلب بود. آمریکا در این جنگ وارد شده است و می خواهد تمامی منطقه را مشابه جنگهای اول و دومش در عراق که منجر به کشته شدن بیش از یک میلیون عراقی شد بکشاند.

اقدامات گروه دولت اسلامی جنایتکارانه و وحشیانه است و اقداماتش در سربریدن خبرنگاران و کارکنان امداد رسانی غیر قابل توجیه است ولی آیا همین جنگنده های آمریکائی نبودند که هزاران سرباز عراقی را که در حال بازگشت از کویت بودند و پرچمهای سفید را بر تانکهای خود برافراشته بودند در ژانویه سال هزار و نهصد و نود و یک از بین بردند؟ آیا این جنگنده های انگلیسی نبودند که اهالی شهر درسدن آلمان را حتی بعد از خاتمه جنگ جهانی دوم و سقوط هیتلر با سلاحهای شیمیایی شان کشتند؟ نویسنده در خاتمه تاکید می کند نمی توان با جنایت ، جنایت دیگری را توجیه کرد ولی یادآوری برخی حوادث تاریخی با توجه به نمایشنامه هایی که در جده ،‌ پاریس و آنچه که قرار است به زودی در منامه به راه بیفتد لازم است.